سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
MAD2
 
 

سلام..

این روزا دیلم خیلی پر.. از نبوذنش..از رفتنش..از بی خبر.. از اینکه نمیدونم الان داره چیکار میکنه.. حالش خوبه یا نه ..

خــــــــــــــــــــدایـــــــــــــــــــــا ازت شاکیم...تو که میدونستس ما مال هم نیستیم چرا مارو سر راه هم قرار دادی..

حال و روزمو میبینـــــــــــــــــــــــــــــی..؟؟؟؟

وقت کنکور من 2 ماه لای کتابمو وا نکردم...

اینطوری بهم صبر دادی....؟؟؟؟

چه مکری تو سرته؟؟ اینکه دوباره بهم یه ضربه دیگه بزنی.؟؟ اینکه هرکیو دوست داشته باشم ازم بگیریییییییییییییییییی؟؟؟

این چه دنیاییه که واسه ما ساختی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این رسم دنیاته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گفتی انسان و آفریدی به خودت آفرین گفتی! به چی؟؟ به زجر دادنشون؟به داغون کردن زندگیشون..به عاشق کردنشون؟؟ به چی آفرین گفتی؟؟

خستم خــــــــــــــــدا 2ماه دارم تحمل میکنم نتونستم..این چه صبریه هاااااااااااااااااان؟؟؟

خسته ام خــــــــــــــــــــــــــدا...دارم دق میام..........................


28/1/90                                                23:11




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : یکشنبه 90 فروردین 28 :: 11:14 عصر :: توسط : I-MaD

سلام.

خیلی سخته منتظر بودن...منتظر کسی که از رفتنش دقیقه ها گذشته و میگذره و انگار نه انگار دست داشتنی بود و تو باید باور کنی که دیگه قرار نیست برگرده ..

خیلی سخته چشیدن طعم شیرینی که آخرش به تلخی میرسه ... با عقل جور در نمیاد ولی با عشق چرا ..

خیلی سخته یه عمری توی ذهنت از یکی  فرشته بسازی ولی وقتی که رفت بفهمی فرشتت انسان بودو تو یه عمر اشتباه میدیدی..

تو سال جدید تصمیم گرفتم که دیگه فراموشش کنم همونطوری که اون منو فراموش کرده .. ولی امان از این  ..

بعضی وقتا انقدر دلم واسش تنگ میشه .. اون موقست هزار بار از خودم میپرسم (یعنی واقعا دوسم نداشت؟ یعنی واقعا دیگه بر نمیگرده؟)

همه میگن خوب با این موضوع کنار اومدی ولی از دلم خبر ندارن که هرشب هزار بار میشکنه ...

خسته شدم از این دورا از زندگیم ..

کاش دوران کودکی هیچ وقت تموم نمیشد..

 


خدایا تمامی خنده های تلخ امروزم را می دهم، یکی از آن گریه های شیرین کودکیم را پس بده?

 


16/1/90                     20:09




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 90 فروردین 16 :: 8:9 عصر :: توسط : I-MaD

سال 90 شد و  نیومد...


 

?تا حالا شده دلت بگیره از دست غصه دق کنه بمیره؟
تا حالا شده که محتاج بشی حتی خدا هم دستو نگیره؟
تا حالا شده یه روز بی خبر عشقت بره بهونشو بگیری؟
بفهمی هرچی میگفت دروغ بود کم بیاری دلت بخواد بمیری؟
ای خدا زندگیم نقش بر آبه آره قلب عاشقم بدجور خرابه
قسمت میدم که جونمو بگیری زنده بودن واسه من عین عذابه
تو که از حال دلم با خبری چرا گریه هام نداره اثری؟
به چه جرمی ای خدا بگو به من داری ابروی من رو میبری؟
تا حالا تنها یه جا نشستی بی سرصدا توی خودت شکستی؟
حس خجالت بشینه رو چهرت از اینکه حس کنی اضافی هستی؟
تا حالا شده چیزی ببینی دلت بخواد کور بشی و نبینی؟
واسه پنهون کردن گریه هات زیر بارون بدون چتر بشینی؟
ای خدا زندگیم نقش بر آبه حاله قلب عاشقم بدجور خرابه
قسمت میدم که جونمو بگیری زنده بودن واسه من عین عذابه
تو که از حال دلم با خبری چرا گریه هام نداره اثری؟
به چه جرمی ای خدا بگو به من داری ابروی من رو میبری؟
تمومش کن خدا دیگه بریدم.به هرچی نمیخواستم رسیدم
تمومش کن تمومش کن خدایا دیگه بسه عذاب قبر کشیدم
نه از عشق خیری دیدم نه از دوست به کی خوش باشم و به چی امیدوار؟
دارم زجه زنون به پات میفتم تو میبینی ولی انگار نه انگار

 

 

 

3/1/90                       16:24




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : چهارشنبه 90 فروردین 3 :: 4:25 عصر :: توسط : I-MaD

درباره وبلاگ
چه قدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچ وقت فکر آمدن نیست .
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 91974