سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
MAD2
 
 

سلام

دیروز ADSL کار نمیکرد نشد پست بزارم

ولی امروز شد 10 روز..

باورم نمیشه که اون تونسته اینهمه مدت بدون من با خودش کنار بیاد .. نمیدونم شاید فرصت میخواد ... شاید چند وقت دیگه برگرده..

دوشب که آرومم ... چون زنگ زدم بهش از باجه ... صداشو شنیدم ... دل حرف زدن نداشتم ... نمیتونستم چیزی بگم ... ولی خیلی خوشحال شدم..

میترسیدم اگه حرف بزنم گوشیو روم قطع کنه یا اینکه چیزی بگه که دلم نمیخواد بشنوم..

من حرف زیاد دارم واسه گفتن ... ولی میترسم که گوش نده .. میترسم وضع از اینی که هست بدترشه..

میترسم از همه چیز...

خیلی دوست داشتم الان باحاش حرف میزدم...

دیروز داداششو دیدم ... از من پرسید از ایمان چه خبر گفتم نمیدونم..

من گفتم حالش خوبه؟ چیکار میکنه؟ گفت خوبه .. هست..

گفتم کی از سر کار میاد ؟ گفت 8

با این که این دو شب آرومم ولی دلم خیـــــــــــــــــــــلـــــــــــــــــــی واسش تنگ شده...

کاش برگرده .. که جبران کنم ...

یعنی برمیگرده؟ یعنی دوباره میاد پیشم بمونه؟

خیلی کلافم...:(:(:(

خـــــــــــــــدایا


19/11/89              21:49




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 89 بهمن 19 :: 9:49 عصر :: توسط : I-MaD

درباره وبلاگ
چه قدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچ وقت فکر آمدن نیست .
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 28
بازدید دیروز: 39
کل بازدیدها: 92361